وحيد زماني نيا(زندگينامه)

اي اهل حرم ميرعلمدارنيامد

وحيد زماني نيا(زندگينامه)

۲۴ بازديد

                                         شهيد وحيد زماني نيا 

وحيد زماني نيا در سال 1371 در محله اتابك به دنيا آمد و شش سال بعد همراه خانواده‌اش به شهر ري آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگي كرد. پدر شهيد مي‌گويد: «وحيد خيلي فرزند خوبي بود. او نمونه كامل فرزند صالح بود كه خدا نصيب‌مان كرد. چهار سال در سوريه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اينكه توسط حاج قاسم سليماني به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد». او ادامه مي‌دهد: «دلتنگ فرزندم هستم اما از اينكه به شهادت رسيد ذره اي احساس پشيماني نمي‌كنم. خدا را شكر مي‌كنم كه فرزندم با شهادت عاقبت به خير شد. وحيد از سال 1394 در سوريه حضور داشت و به دست نيروهاي تكفيري شيميايي شده بود. البته هيچكس حتي خانواده اش هم از اين موضوع اطلاعي نداشتند. پدر شهيد مي گويد: «چهل روز پيش كه براي پي گيري مراحل درماني به اصفهان رفت از اينكه وحيد شيميايي شده با خبر شديم. ريه وحيد عفونت كرده بود و برادرش كه مي دانست به خواسته او به كسي چيزي نگفته بود




پدر شهيد مي‌گويد: «قرار بود شب يلدا طبق رسم ديرينه ايراني‌ها براي همسر وحيد مهماني بگيريم اما به دليل اينكه ماموريت بود مخالفت كرد. البته بعد از آن هم قرار شد اين كار را انجام دهيم اما به  دليل مشغله كاري وحيد اين اتفاق نيافتاد». پدر شهيد در ادامه تعريف مي‌كند: «فقط براي نو عروسم كه ۲ ماه از عقدشان مي‌گذشت ناراحتم.

وقتي به خانه شهيد مي رسيم خانواده شهيد با خودرو به طرف فرودگاه مي روند تا راهي اهواز و مشهد شوند. جمعيت زيادي در كوچه پراكنده هستند كه حرف مشترك همه آن ها درباره شهيد زماني نياست. «رامين محسني» از بچه محل ها و دوستان قديمي شهيد مي گويد: «۲۶ سال سابقه رفاقت با وحيد را داشتم كه به همين دليل با اطمينان كامل مي گويم نمونه بود. در همه اين سال ها به ياد ندارم كه در رفاقت بي معرفتي كرده باشد».



وحيد يك عمر نوكري امام حسين (ع) را كرد و بين اهل محل به بچه هيئتي شناخته مي شد. رامين تعريف مي كند: «براي انجام كارهاي هيئت همراه بود و از هيچ كمكي دريغ نمي كرد. هر وقت مي خواستيم براي دهه محرم هيئت بر پا كنيم، وحيد قبل از همه بچه هاي محل مي آمد و بعد از همه مي رفت». او ادامه مي دهد: «۲۹ سال با وحيد رفيق بودم و در همه اين سال ها كاري نكرد تا من را ناراحت كند. شايد من او را ناراحت كرده باشم اما او هيچوقت چنين كاري را نكرد».


در ميان همه رفت‌وآمدها براي تسليت گفتن به خانه شهيد ، تبريك و تسليت‌ها نوشته‌اي مقابل ورودي خانه شهيد توجه ام را جلب مي‌كند. «اللهم تقبل منا هذا قليل القربان؛ خداوندا! اين قرباني اندك را از ما بپذير» اين متن علاوه بر عزت نفس خانواده شهيد به همه اعلام مي كند كه شهادت ملت ما را بيدار مي كند.

 پاسدار شهيد وحيد زماني نيا فرزند دهه هفتادي ري روز سيزدهم دي ماه در حمله بالگردهاي آمريكايي در فرودگاه بغداد با بيست و هفت سال سن در كنار سردار بزرگ ايران و اسلام پر كشيد و برگ زريني به تاريخ سراسر افتخار قبله تهران اضافه كرد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.